جنگ جهانی سوم، فیلمی به کارگردانی هومن سیدی و محصول سال 2022 است که توانست در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز برنده دو جایزه در بخشهای بهترین فیلم افق و بهترین بازیگر مرد را از آن خود کند.
با در اولین نقد و بررسی یک فیلم ایرانی در آن همراه باشید. همچنین میتوانید اخبار سینما و تلویزیون را با کاملترین پوشش خبری در مووی21 مشاهده و دنبال کنید.
خطر لو رفتن داستان در ادامه مطلب
درباره فیلم
این فیلم ششمین فیلم بلند هومن سیدی است. همچنین این فیلم اولین فیلم ساخته شده با سرمایهگذاری شده توسط یک پلتفرم پخش آنلاین ایرانی (نماوا) است. قبل از این سیدی و نماوا در مجموعه قورباغه با یکدیگر همکاری داشتهاند.
جنگ جهانی سوم برای اولین بار در هفتاد و نهمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز به نمایش درآمد و در دو بخش بهترین فیلم افق و بهترین بازیگر مرد، برنده جایزه شد.
نکته جالب درباره این جشنواره، حضور چشمگیر هنرمندان ایرانی در آن بود. لیلا حاتمی در هیئت داوران رقابت اصلی حاضر بود. فیلم خرس نیست به کارگردانی جعفر پناهی برنده جایزه ویژه هیئت داوران و اشاره ویژه شد. همچنین فیلم شب، داخلی، دیوار به کارگردانی وحید جلیلوند نامزد برنده شیر طلایی شد و فیلم بیرویا به کارگردانی آرین وزیردفتری در این جشنواره نمایش داده شد.
مطلب مرتبط: چیزهایی که راجعبه جشنواره فیلم ونیز ۲۰۲۲ باید بدانید.
متأسفانه این فیلم مانند فیلم برادارن لیلا به صورت قاچاقی در فضای مجازی منتشر شد و همین موضوع به فروش گیشهای جنگ جهانی سوم ضرر بسیاری زد.
بازیگران و عوامل فیلم
محسن تنابنده در نقش شکیب (شخصیت اصلی داستان)، مهسا حجازی در نقش لادن، ندا جبرائیلی در نقش ندا زاره در فیلم جنگ جهانی سوم حضور دارند.
هومن سیدی به عنوان کارگردان، تهیهکننده و تدوینگر در این فیلم حضور دارد و آرین وزیردفتری و آزاد جعفریان او را در نویسندگی جنگ جهانی سوم همراهی کردهاند.
آهنگسازی این فیلم بر عهده بامداد افشاری بوده است. او یکی از موفقترین آهنگسازان ایرانی است که در کارنامه خود یاغی، نوبت لیلی، پوست شیر، قورباغه، مغزهای کوچک زنگ زده و … را دارد.
مطلب مرتبط: تازهترین اخبار از فرش قرمز جشنواره ونیز ۲۰۲۲ با حضور تیموتی شالامه، جولین مور و لیلا حاتمی
داستان فیلم جنگ جهانی سوم
داستان فیلم جنگ جهانی سوم، در مورد کارگر روزمزدی به نام شکیب است که در صحنه فیلمبرداری فیلمی در حال تولید مشغول به کار است. شخصیت شکیب پر از عقده، کمبود و سرخوردگی است. کارگردان و تهیهکننده فیلم با اتفاقاتی که برای بازیگر نقش هیتلر میافتد، به دنبال جایگزینی برای او میگردند تا نظرشان جلب شکیب میشود. شاید تصور کنید این نقطه عطف زندگی شکیب خواهد بود اما در همین نقطه، شخصیت او دچار تحول میشود.
اینجاست که شخصیت لادن نیز به فیلم اضافه میشود. زنی که توانایی تکلم و شنوایی ندارد و با شکیب با زبان اشاره ارتباط برقرار کرده است.
لادن تأثیر عجیبی روی شکیب میگذارد. لادن به شکیب میگوید که فرشید (خلافکاری که در حقیقت خود را صاحب لادن میداند) دنبال اوست. فرشید سراغ شکیب میآید و به او میگوید طی 24 ساعت باید 100 میلیون تومان به او بدهد تا او بیخیال لادن شود.
شکیب قبول میکند اما به دست آوردن 100 میلیون برای یک کارگر روزمزد در 24 ساعت غیر ممکن است. شکیب چرخه زورگویی را ادامه میدهد و با آگاهی از نیاز عوامل فیلم به او، درخواست پول میکند و با این رویه و اتفاقات ناگواری که یکی پس از دیگری برای او پیش میآید شکیب را از شخصیت سرخورده و ساکت، تبدیل به نسخهای کوچک از هیتلر میکند.
ردپای هومن سیدی
ویژگیهای سینمای هومن سیدی تا قبل از فیلم جنگ جهانی سوم، تصاویر و فیلمبرداری تمیز و سینماتوگرافی که وجود کارگردان و فیلمبرداران را نمایان کند بود.
چیزی که در فیلمهای هومن سیدی مورد انتقاد قرار میگیرد، فیلمنامهها و داستانهای اوست. این داستانها معمولا خام، گنگ و مجهولند.
این بار در جنگ جهانی سوم، برای اولین بار شاهد حضور دو نام دیگر در فهرست فیلمنامه نویسی آن هستیم که شاید دلیل موفقیت کار همین باشد. اما هنوز هم در جزئیات، کمی توی ذوق میزند، اما لااقل سر و ته و وجود شخصیتها برای مخاطبین مشخص است.
این بار حتی تلاش شده تا از قابهای بینقصی که در فیلمهای سیدی وحود دارد کاسته و به قابهای واقعی آن اضافه شود.
نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی سوم
علاوه بر نکات کارگردانی کار، باید گفت که قسمت اول فیلم به قدری در سینمای ایران تکرار شده است که شاید مخاطب را خسته کند. اما بازی خوب تنابنده و پلانهای بعدی فیلم، کمی جلوهای متمایز از نسخههای دیگر داستان اولیه فیلم به ما نشان میدهد.
نکته بعدی پرداخت شخصیتهاست که در این فیلم به هیچکدام از شخصیتها پرداخته نشده است. ما فقط تکهای از داستان لادن و شکیب را میدانیم که حتی گیجکنندهتر است.
اما ضعف اصلی فیلم در نظر منتقدین، فیلمنامهی جنگ جهانی سوم است. فیلمنامهای در آن همه چیز کلی است و جزئیات به کل به فراموشی سپرده شده است. در این فیلمنامه گویا با انفجار صحنه، فیلم نیز حالت انفجاری به خود میگیرد و بر عکس ابتدای فیلم، بسیار سریع پیش میزود که شاید به جز یک کلیت، چیزی را در ذهن مخاطب ماندگار نمیکند.
ایرادات جزئیتری که میتوان به فیلم وارد کرد مرتبط به فیلمی است که درون جنگ جهانی سوم ساخته میشود، صحنهها و لباسها هیچکدام به قدر کافی خوب نیستند.
فیلم بیشتر از اینکه ما را درگیر محتوا کند، تکنیکزده میکند و این برای فیلمی پرهزینه و باپتانسیل، خبر خوشی نیست.
با این حال باعث افتخار است که فیلمهای ایرانی بسیار بیشتر از گذشته، در حال پیشرفت و ورود به عرصه جهانی هستند.
منبع: