مجموعه حماسی و گسترده گیم آف ترونز، از مجموعه گستردهتر رمان ترانه آتش و یخ اقتباس شده. گیم آف ترونز پس از یک اقتباس نسبتا وفادارانه دردو فصل اول، شروع به واگرایی از منبع اقتباس خود کرد. با تغییر خط داستانی و قوسهای شخصیتی چیزهای جدید را خلق کرد.
کتابهای این سری، فرنچایز بسیار قابل احترامی هستند. به ویژه بخاطر شخصیتهای دوستداشتنی. با این حال، هر چیزی که از کتاب به صفحه نمایشگر منتقل میشود، تغییراتی را شامل خواهد شد. در برخی موارد در سریال، شخصیتها کاملا با آنچه در کتابها نمایش داده شدهاند، متفاوت هستند.
با انتشار سریال House of Dragon، یک سری فانتزی دیگر بر اساس رمان جورج.آر.آر.مارتین، ترانه یخ و آتش، دلایل بیشتری برای نگاه کردن به شخصیتهای این سریال و نحوه انتقال آنها به صفحه نمایشگر وجود دارد.
Littlefinger
برای خوانندگان کتابها مبهم نیست که پتیر لیتلفینگر بیلیش شرور است. چرا که شرارت او قبل از خیانتش به ند استارک مبرهن است. اما این واقعیتی است که اکثر شخصیتها از آن بیخبر هستند. همتای کتابی بیلیش نقشی شبیه به شوخی دارد و این واقعا آزاردهنده است. درون کتابها، بیلیش به دلیل قدرت محدودش برای کسی تهدیدی محسوب نمیشود.
در گیم آف ترونز، خودبینی و شوخطبعی آشکار بیلیش جای خود را به کمینهای شوم و توهینهای هدفمند داده. در کتابها، حتی تیریون تندخو، او را صرفا یک محرک با توهم قدرت میداند. اما در سریال میبینیم که همه به او بدگمان میشوند. رفتارهای او به قدری شوم است که هیچکس به او اعتماد نمیکند.
Euron Greyjoy
یورون گریجوی یکی از شخصیتهایی بود که چه در کتاب و چه در سریال دیر وارد داستان شد. او برای اولین بار در فصل ششم گیم آف ترونز وارد داستان شد. به غیر از ظهور دیرهنگام و صعود ناگهانی وی به پادشاه جزار آهنین، دو نسخه از این شخصیت اشتراکات بسیار کمی با هم دارند.
یورون کتابها یک جادوگر قدرتمند است. لبهایی آبی و چشمانی نفرینشده دارد و توسط مصنوعات جادویی احاطه شده است. یورون سریال به عنوان یک دزد دریایی به سان دزدان دریایی کارائیب معرفی میشود. اگرچه عملکرد پیلو آبرامز خوب بود، اما بسیاری آرزو میکردند که ای کاش سریال به کتاب وفادارتر بود.
Ellaria Sand
پس از مرگ اوبرین مارتل، نقش الاریا سند برجستهتر میشود. در گیم آف ترونز، او تبدیل به یک شاهین جنگی میشود و به دنبال دورن میگردد تا علیه تخت آهنین شورش کند. الاریا منطقی فکر نمیکند.
در کتابها، الاریا کاملا برعکس است. او تنها صدا علیه جنگ بر رهبری دورن است و حتی دورن را وادار میکند تا نقشههای انتقامجویانه خود را کنار بگذارد. او به جای انتقام به فکر امنیت دورن و دخترانش است. بسیاری از طرفداران به این تغییر واکنش نشان دادند و گفتند که این موضوع باعث شده تا الاریا بسیار کمتر مورد توجه قرار گیرد.
Roose Bolton
جنگ برای شمال یکی از دیگیریهای اصلی در طول فصلهای پنجم و ششم و همچنین مهمترین خط داستانی در رقص با اژدهایان است. سریال اینگونه است که آنتاگونیست اصلی این خط داستانی، رمزی بولتون، پسر حرامزاده روز بولتون است. او پس از کشتن پدرش تبدیل به دشمن جان اسنو و سانسا استارک میشود.
در کتاب، روز بولتون بیشک شرور اصلی است. او علی رغم موقعیت چالش برانگیزش، در وینترفل کنترل خود را حفظ میکند و به خوبی برای مبارزه با دشمنانش و همچنین یکی از ترسناکترین مردان کل داستان مجهز است. این موضوع در سریال کمتر خود را نشان میدهد که به دلیل ضعف در نویسندگی است و نه نقص در عملکرد مایکل مک التون.
Tyrion Lannister
تیریون لنیستر، به عنوان یکی از پروتاگونیستهای اصلی، بخاطر اخلاق، هوش و ذکاوتش محبوب است. در طول سریال گیم آف ترونز، طرفداران او به خصوص در مقایسه با کتاب کاهش مییابد. در طول چهار فصل اول، تیریون خوشصحبت، باهوش و سرگرمکننده است.
با اینکه عملکرد پیتر دینکلیج به خوبی مورد استقبال قرار گرفته است، اما بسیاری از طرفداران با نویسندگی شخصیت او مشکل دارند. این کار تیریون را به شخصیتی کمدیتر تبدیل میکند. تعادل جنبه دراماتیک خود را از دست میدهد و یک سری تصمیمات ضعیف میگیرد که خارج از شخصیت خود به نظر میرسد. از نظر اقتباس سریال از کتاب، بسیاری تیریون را در نیمه دوم گیم آف ترونز یکی از بزرگترین ناکامیها میدانند.
منبع: CBR