احساس بیحسی و پوچی بعد از پایان یک فیلم بیشتر از آن چیزی که مردم فکر می کنند رخ می دهد. و چندین فیلم این کار را به شیوه های فراموش نشدنی و قدرتمندی انجام می دهند. در این مقاله قرار است باهم به معرفی فیلم هایی که احساس پوچی می دهند بپردازیم.
با توجه به اینکه مخاطبان هنوز از پایان ویرانگر Aftersun، اثر شارلوت ولز بیتاب هستند، بسیاری از مخاطبان به Reddit رفتهاند تا درباره فیلمهای دیگری بحث کنند. فیلم هایی که باعث شدهاند بعد از پایان کار احساس پوچی و بیحسی مخاطب را خرد کند. و برای بسیاری از این فیلم ها، این واکنش، گواهی بزرگی بر موفقیت داستان است.
احساس پوچی، درست در زمانی که تیتراژ انتهایی پخش میشود ثابت می کند که یک فیلم کار خود را به درستی انجام داده است. این حس، مردم را به درون داستان می کشاند و آنها را وادار می کند که بیشتر و بیشتر بخواهند، حتی اگر چیز دیگری برای گفتن وجود نداشته باشد. Aftersun تنها یک نمونه از فیلم های بی شماری است که به این مقوله دست یافتهاند.
Revolutionary Road (2009)
لئوناردو دیکاپریو و کیت وینسلت دو تا از قدرتمندترین و فراموش نشدنی ترین بازی های خود را در جاده انقلابی سام مندس ارائه می دهند. اگرچه احتمالاً این فیلمی نیست که مخاطبان اغلب به سراغ تماشای مجدد آن بروند. آنها این داستان منحصر به فرد و دلخراش را بهطور تکاندهنده و آسیبپذیری هدایت میکنند، که واقعاً باعث میشود مخاطب روی مبارزاتشان سرمایهگذاری کند.
یکی از کاربران فضای مجازی اعتراف میکند که «کل این فیلم به من احساس افسردگیِ فوقالعادهای داد». آنها داستان را «واقعاً دلخراش» توصیف میکنند و از دو بازیگر اصلی تمجید میکنند که واقعاً سنگینی رابطه داستانی خود را احساس میکنند.
Eden Lake (2008)
چیزی که مانند هر گریز عاشقانهی دیگری شروع می شود، به سرعت در Eden Lake به چیزی شوم تبدیل می شود. این اثر فیلمی است که در تاریکی شدیدِ خود لذت می برد. این فیلم به کارگردانی جیمز واتکینز، تماشاگر را از ابتدا تا انتها به یک سواریِ هیجانیِ بیوقفه میبرد. با یک یادداشت تاریک و تکاندهنده که مطمئناً در ذهن تماشاگران باقی میماند، اثر به پایان میرسد.
یکی از کاربران ردیت پایان Eden Lake را بهعنوان «غمانگیز و بسیار تلخ» توصیف میکند، و نشان میدهد که زمان زیادی طول کشید تا آنها از خلأ طاقتفرسایی که پس از تماشای آن احساس کردند، رهایی یابند. Eden Lake یک فیلم ترسناکِ درخشان در ژانر بقا است، اما نباید آن را دستکم گرفت.
The Lovely Bones (2010)
برای هر کسی که با مرگِ عزیزی و یا غم دست و پنجه نرم میکند، تماشای The Lovely Bones و پایانش میتواند او را تا مرز جنون ببرد. این فیلم از همان فیلم هایی که احساس پوچی می دهند است. این داستان از منظر دختر جوانی که اخیراً به قتل رسیده است، روایت می شود که خانواده اش را از بهشت تماشا می کند.
سرشه رونان در یکی از اولین نقشهای اصلی فیلم، The Lovely Bones را رهبری میکند، و این احساسات گرم اوست که تماشای فیلم را برای بسیاری از مخاطبان دشوار میکند. کاربران فضای مجازی بر این باورند که پس از تماشای این فیلم برای بار اول، دیگر دلتان نخواهد خواست که مجدد به تماشای آن بنشینید.
Come And See (1985)
بیا و ببین یکی از بهترین فیلمهای جنگی است که تا به حال ساخته شده است، اما با وجود کیفیت فوقالعاده و داستانگویی جذاب، فیلمی است که بیشتر مخاطبان هرگز نمیخواهند دوباره آن را ببینند. هدف داستانِ دلخراشِ این فیلم این است که مخاطب را کاملاً از اثرات وحشیانه جنگ بی حس کند – و از هر نظر موفق می شود.
یکی از کاربران ردیت Come and See را به عنوان یک “تجربه درهم شکسته” توصیف می کند که واقعاً طرز فکر آنها را در مورد جنگ و درگیری تغییر داده است. وحشت و خشونت های نمایش داده شده در این فیلم کافی است تا هر مخاطبی را از این مفهوم منصرف کند، این دقیقا همان چیزی است که این فیلم با آن هدف ساخته شده.
Marriage Story (2019)
نوآ باومباخِ فیلمنامهنویس، استعداد وصفناپذیری دارد و از این بابت که مخاطبان دیگر هرگز نمیخواهند به سراغ فیلم های او بیایند، مطمئن می شود. او نویسندهای فوقالعاده بااستعداد است و مهارتهایش هرگز به اندازهی داستان ازدواج اصلاح نشده است، اما رئالیسم درونی فیلم، تماشای مجدد آن را برای تماشاگران بسیار دردناک میکند.
پس از اولین تجربه «Marriage Story» به سختی می توان چیزی را احساس کرد، زیرا طرز فکر بینندگان را در مورد ازدواج و پدر و مادر شدن کاملاً تغییر می دهد. یکی از کاربران در فضای مجازی می نویسد: “من فقط منتظر یک حرکت رستگارانه بودم ولی آن فقط در افسردگی خلاصه شده بود.”
Gone Baby Gone (2007)
فیلم Gone Baby Gone، اثر بن افلک، اولین کارگردانیِ فوق العادهی این بازیگر است که روایت رمانِ دنیس لیهان را بازگو می کند. این فیلم به داستانِ یک جفت بازپرس خصوصی میپردازد که برای ردیابی یک دختر گمشده استخدام شدهاند، اما پرونده بهزودی بسیار پیچیدهتر و مبهمتر از آنچه در ابتدا پیش بینی می کردند، می شود.
تماشای چند دقیقهی پایانیِ Gone Baby Gone هیجانانگیز است، و حتی فکر کردن به آن جذابتر هم هست. ایده های ارائه شده در این فیلم برای مدت طولانی در بین فکر و ذهن مخاطبان باقی می ماند. این فیلم یکی از همان فیلم هایی که احساس پوچی می دهند است.
Grave Of The Fireflies (1989)
فیلمهای استودیو جیبلی به خاطر ماجراجوییهای شاد و دنجی که همه خانواده میتوانند از آن لذت ببرند، شهرت دارند. فیلمهایی مانند My Neighbor Totoro و Spirited Away از جذابترین فیلمهای انیمیشنی هستند که تاکنون ساخته شدهاند. دقیقاً به همین دلیل است که بسیاری از مخاطبان برای همیشه تحت تأثیر واقعگراییِ غم انگیز انیمهی Grave of the Fireflies قرار گرفتند.
Grave of the Fireflies از هر چیز دیگری در فیلمشناسی استودیو جیبلی، بسیار تاریکتر و جدیتر است، اما بسیاری از مخاطبان هنوز آن را یکی از بهترینها و موردعلاقههای خود میدانند. یکی از کاربران ردیت اعتراف می کند که در طول فیلم “خیلی امیدوار” به پایان خوش بودند، تا زمانی که یک پیچشِ تاریک صورت میگیرد که التماس می کند برای همیشه در یادها بماند.
The Green Mile (1999)
The Green Mile یکی از بهترین اقتباسهای استیون کینگ است که تا به حال به نمایش درآمده است، و اگرچه مطمئناً تماشای آن آسان نیست، اما از نوع داستانهایی است که واقعاً در سطحی اساسی بر مخاطبان خود تأثیر می گذارد. بیشترِ این قدرت عاطفی را می توان به مایکل کلارک دانکن نسبت داد که به طرز فراموشنشدنی و تکرارناپذیری، نقش آفرینی جان کافی را ارائه میدهد.
یکی از کاربران فضای مجازی The Green Mile را بهعنوان یک فیلم برجسته که سزاوار هر ستایش و جایزهای است تمجید میکنند. اما میگوید: من دیگر هرگز آن را تماشا نمیکنم. چند لحظه پایانیِ فیلم، به شکل غیرممکنی تکاندهنده است و مخاطب را وادار می کند تا به طور جدی اعمال و باورهای خود را در نظر بگیرد.
No Country For Old Men (2007)
برادران کوئن به خاطر فیلمنامه های خرابکارانه و حس شوخ طبعیِ تندشان شهرت دارند، اما No Country For Old Men به دلیل بلوغِ مضمونی و پایان قدرتمندش در فیلم شناسیِ آنها برجسته است. فیلم، پایانِ بسیار جسورانه ای دارد که هیچ کس نمی توانست آن را پیشبینی کند، که آن را حتی به یادماندنیتر می کند.
No Country For Old Men به موضوعات و ایده های فلسفیِ جذاب بسیاری می پردازد که همه آنها در پایانِ جسورانه و غیر متعارف آن وجود دارند.
Requiem For A Dream (2000)
Requiem for a Dream مجموعهای از شخصیتهای مختلف را دنبال میکند که در مبارزات فردی خود با سوء مصرف مواد و اعتیاد پیش میروند. این فیلم، نگاهی دلخراش به تأثیرات مواد مخدر بر ذهن انسان است که از طریق داستانی روایت میشود که مطمئناً مخاطبان هرگز فراموش نخواهند کرد.
صحنههای پایانی فیلم Requiem for a Dream واقعاً مضامین تاریک فیلم را به روی شما میآورد و از کوچکترین ضربات نیز دریغ نمیکند.
منبع: Screenrant