سرجیو لئونه یکی از بهترین فیلمسازان تمام دوران بود و به ویژه برای فیلم های وسترن خود شهرت زیادی دارد. با اکران اولین فیلم او در سال 1961 و اکران آخرین فیلم او در سال 1984، حرفه کارگردانی او متأسفانه کوتاه بود. با معرفی بهترین فیلم های سرجیو لئونه همراه مووی 21 باشید.
7. The Colossus of Rhodes (1961)
هر کارگردانی باید از جایی شروع کند، و وقتی نوبت به سرجیو لئونه میرسد، اولین کار او فیلم غول رودز بود. این اثر یک حماسه قدیمی است که در بیش از 2000 سال پیش اتفاق میافتد. داستان فیلم بر اساس مجسمه برنزی رودز که یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان بود می باشد. داستان، متأسفانه، کمی آشفته است، اگرچه ظاهراً درباره یک قهرمان جنگی شناختهشده است که بین دو نقشه مختلف (توسط دو سازمان مختلف) برای سرنگونی یک پادشاه کشیده می شود.
این فیلم مانند یک حماسه تاریخی نه چندان شگفتانگیز عمل میکند و ممکن است بینندگان را به یاد فیلمهای دیگری مانند بن هور یا اسپارتاکوس بیاندازد. این اثر به خوبی آن دو فیلم دیگر نیست. در کل اولین اثر سرجیو لئونه در میان بهترین فیلم های وی رتبه آخر را دارد.
6. A Fistful of Dollars (1964)
بسیاری از مردم احتمالاً یک مشت دلار را به عنوان اولین فیلم سرجیو لئونه در نظر خواهند گرفت زیرا اگرچه این فیلم از نظر فنی دقیق نیست، بدون شک اولین فیلم واقعاً خوب او بود. به طور روایی، داستان را از فیلم یوجیمبوی آکیرا کوروساوا وام گرفته (یا میدزدد) و هر دو فیلم در مورد مردی تنها، بسیار ماهر و حیلهگر هستند که وارد شهری میشود که گرفتار جنگ گروهها میشود.
مطلب مرتبط: بهترین فیلم های وسترن در دهه ۵۰ و ۶۰
یک مشت دلار همچنین به دلیل کمک به تبدیل شدن کلینت ایستوود به یک ستاره واقعی سینما قابل توجه است و حرفه او از این نقطه به بعد رشد کرد. در اواخر دهه 1960، و به خصوص در دهه 1970، او یکی از بزرگترین ستاره های سینما روی کره زمین بود. این فیلم از بهترین فیلم های سرجیو لئونه است.
5. For a Few Dollars More (1965)
از این نقطه به بعد، هر فیلم سرجیو لئونه واقعا عالی است. برخی از آنها از بقیه بهتر هستند و از میان پنج فیلم پایانی او، متأسفانه، یکی باید “کمترین شگفت انگیز” در نظر گرفته شود. به این ترتیب، لقب For a Few Dollars More در این جایگاه قرار می گیرد. این اثر یک فیلم واقعا عالی است و در مقایسه با A Fistful of Dollars که فقط یک سال قبل ساخته شده بود، در همه زمینه ها پیشرفت کرده است. اما برای لئونه، اوج او به عنوان یک فیلمساز هنوز به دست نیامده بود.
برای چند دلار بیشتر، همکاری قبلی لئون و ایستوود را ادامه می دهد، اگرچه شخصیت ایستوود (احتمالاً) تنها شخصیتی است که در هر دو فیلم ظاهر می شود. داستان در اینجا مربوط به دو مرد است که با هم متحد می شوند تا یک جنایتکار بدنام را ردیابی کنند، اگرچه نشان داده می شود که هر کدام دلایل متفاوتی برای گرفتن جایزه از او دارند.این فیلم شوخ طبعی، تنش و احساسات را به خوبی متعادل می کند و به یک بازی پایانی عالی و یک دوئل نهایی فوق العاده منجر می شود. این اثر مسلماً در بین بهترین وسترن های دهه 1960 قرار می گیرد.
4. Duck, You Sucker (1971)
Duck, You Sucker آخرین فیلم سرجیو لئونه بود که در نهایت تبدیل به آخرین وسترن او شد. این اثر به خاطر داشتن لحن تیرهتر و غمانگیزتر از هر وسترنی که قبلا ساخته بود متمایز است.
این فیلم همچنین گاهی اوقات با نامهای «یک مشت دینامیت» یا «روزی روزگاری… انقلاب» نیز شناخته میشود، که آن را به دو فیلم دیگر لئونه متصل میکند. این اثر دستکم گرفتهشدهترین فیلم لئونه است و به اندازه فیلمهای کلاسیک شناختهشدهتر او سزاوار توجه است.
3. Once Upon a Time in the West (1968)
روزی روزگاری در غرب به راحتی یکی از بهترین فیلم های ایتالیایی تمام دوران است و اساساً نمی توان از آن ایراد گرفت. حداقل سه فیلم از سرجیو لئونه وجود دارد که میتوانید آنها را عالی بنامید، رتبه سوم آنها این اثر است.
مطلب مرتبط: رتبهبندی بهترین فیلم های ایتالیایی تاریخ
این اثر یک حماسه گسترده است که داستان چندین شخصیت اصلی را دنبال می کند که در طول داستانی که تقریباً در طول سه ساعت روایت می شود، به هم برمیخورند. داستان اصلی حول یک قطعه زمین ارزشمند میچرخد که یک بیوه برای نگه داشتن آن میجنگد، در حالی که یک قاتل شرور سعی میکند او را به زیر بکشد. در همین حال دو مرد مختلف – هر دو با گذشته مرموز خود – تمام تلاش خود را برای دفاع از او انجام میدهند. روند داستان کند است اما هرگز خسته کننده نیست، زیباست، گاهی اوقات به طرز شگفت انگیزی خنده دار است و پایانی خارق العاده دارد. این فیلم ژانر وسترن را در بهترین حالت خود نشان می دهد. با تجربه دیدن این فیلم شما یکی از بهترین فیلم های سرجیو لئونه را خواهید دید.
2. Once Upon a Time in America (1984)
سرجیو لئونه با آخرین فیلم خود از ژانر وسترن که در پنج فیلم قبلی خود به آن پرداخته بود، فاصله گرفت. شاید مناسب باشد که او توجه خود را به چیز دیگری معطوف کند، با توجه به اینکه اساساً آن ژانر را در هر رویدادی کامل کرده بود. به این ترتیب، روزی روزگاری در آمریکا در نهایت به یکی از بهترین فیلم های این فیلمساز تبدیل شد و به عنوان یک فیلم واقعا حماسی که به راحتی در میان بهترین فیلم های جنایی تمام دوران قرار می گیرد، ایستاد.
داستان بر دو شخصیت (رابرت دنیرو و جیمز وودز) در سه مرحله اصلی زندگی آنها متمرکز است: در اوایل قرن بیستم به عنوان پسر، به عنوان دستفروشان بزرگسال در حوالی دوران ممنوعیت، و سپس به عنوان مردان سالخورده در 60 سالگی، در طول دوران دهه 1960. این فیلم به راحتی نیم قرن را در بر می گیرد. تجربه تماشای این فیلم می تواند چالش برانگیز باشد، اما بازیگری، موسیقی و جلوه های بصری اثر اساساً بی نظیر هستند و روزی روزگاری در آمریکا را به یکی از بهترین فیلم های لئونه تبدیل می کند.
1. The Good, the Bad, and the Ugly (1966)
چه چیزی می تواند یک وسترن کامل و یک حماسه جنایی عالی را برای رتبه اول کارنامه هنری سرجیو لئونه شکست دهد؟ فیلم مهم او، خوب، بد و زشت. این اثر تقریباً بهترین وسترن تمام دوران است و گل سرسبد فیلم های لئونه است.
به سختی می توان تصور کرد که فیلمی بسیار بهتر از این باشد. این اثر داستانی ساده درباره سه مرد (کلینت ایستوود، الی والاک و لی ون کلیف) را که برای یک گنجینه طلای مدفون در بیابان با یک فضای حماسی با هم رقابت می کنند، روایت می کند. این اثر فیلمبرداری پیچیدهای دارد و یکی از معروف ترین موسیقی های تمام دوران را به خود اختصاص داده. صرف نظر از اینکه چقدر فیلم های وسترن را دوست دارید، خوب، بد و زشت یکی از چیزهایی است که هر سینماگری باید تماشا کند.
منبع: Collider