در حالی که مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو به سختی در حال کار بر روی فیلم “قاتلان ماه گل” هستند، پیش از این پروژه دیگری را باهم به امضا رساندهاند.
مطلب مرتبط: مارتین اسکورسیزی پس از تماشای فیلم Pearl نتوانست بخوابد
اما اسکورسیزی اگر چه یکی از بزرگ ترین فیلمسازان زنده سینماست، اما می داند که داشتن یک فیلم ناموفق مالی در کارنامهاش چه حسی دارد. جالب است بدانید که برخی از تحسینشدهترین فیلم های او در گیشه شکست خوردند و فقط در سال های پس از اکران عمومیشان تماشاگر پیدا کردند. بین بزرگ ترین فیلم های گیشه تمام دوران ها، یک کمدی سیاه و یک درام موزیکال شیرین، این ها برخی از بهترین آثار اسکورسیزی هستند.
New York, New York (1977)
فیلم کلاسیک “راننده تاکسی” که در جشنواره فیلم کن جایزه نخل طلا را از آن خود کرد، موفقیت های زیادی در گیشه به دست آورد. اسکورسیزی برای پروژه بعدیاش بودجه بسیار بیشتری در نظر گرفت. این پروژه یک درام موزیکال بدون خشونت در نیویورک بود، اما به نظر می رسد که تماشاگران علاقه ای به یک فیلم اسکورسیزی نداشتند.
به گفته باکس آفیس موجو، این درام ۱۶.۴ میلیون دلار فروش کرد که تنها دو میلیون دلار بیشتر از بودجه تولید آن بود. با این حال، اگرچه این فیلم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و به طور کلی مورد تنفر مخاطبان عام نیز قرار گرفت. اما این فیلم محصول ۱۹۷۷ هنوز هم بر فیلمسازان امروزی تاثیر می گذارد. لالالند به وضوح تحت تاثیر طبیعت مالیخولیایی فیلم قرار داشت، بدون توجه به اینکه شخصیت های اصلی چگونه در کنار هم قرار نمیگیرند.
Raging Bull (1980)
به سختی می توان تصور کرد که یکی از قابل احترام ترین فیلم های بوکسی که تا به حال ساختهشده و فیلمی که بیش ترین استفاده را از فیلمبرداری سیاه و سفید دارد، در گیشه عملکرد خوبی نداشته باشد. از سکانس آغازین فیلم که جیک لاموتا را در حال آماده شدن در رینگ میبینیم، این فیلم در سال های پس از آن، تنها اثری خیرهکننده بود.
این فیلم تنها 23.4 میلیون دلار درآمد کسب کرد در حالی که بودجه 18 میلیون دلاری داشت. با این حال، در ۴۲ سالی که از انتشار آن میگذرد، یونایتد آرتیستز قطعا از فروش VHS و دی وی دی و صنعت استریم پول در آورده است.
The King Of Comedy (1982)
پس از ریجینگ بول، پادشاه کمدی سومین شکست متوالی در گیشه و بزرگ ترین شکست تجاری اسکورسیزی در دوران حرفهایاش بود، هر چند که چندان شایسته نبود. این فیلم با بودجه ۱۹ میلیون دلاری، سخت تر از روپرت پوپکین شکست خورد. فیلم در سال ۱۹۸۲ از زمان خود جلوتر بود. زیرا تفسیری بود از وسواس مردم نسبت به افراد مشهور و خواهان شهرت، و شاید امروز بیشتر از ۴۰ سال پیش مرتبط باشد.
After Hours (1985)
البته تعجبی ندارد که اسکورسیزی با بودجهای محدود و پس از سه شکست در گیشه به صورت پیاپی کار میکرد، چرا که پس از چند ساعت تنها ۵/۵ میلیون دلار هزینه تولید داشت و در حالی که قطعا در مقایسه با دیگر آثار این فیلمساز، فیلم بسیار کوچک تری به نظر میرسد، اما یکی از سرگرمکننده ترین فیلم های اسکورسیزی است و قطعا خنده دارترین آنهاست.
متاسفانه این فیلم هنوز هم برای جذب مخاطب تلاش می کند و تنها ۱۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشته است. در حالی که این فیلم با توجه به بودجه بازاریابی و سالن های سینما، هزینه تولید خود را دو برابر کرده است، متاسفانه هنوز هم نمی توان آن را یک موفقیت به حساب آورد. اما در این مورد، چندان جای تعجب نیست. در حالی که فیلم عالی است، یک کمدی تیره و تار است که به سختی میتوان با آن ارتباط گرفت.
Kundun (1997)
“کندون” در واقع جزو فیلم های معمول اسکورسیزی نیست و در حالی که دیگر ساختههای او شاید فیلمهای گنگستری نباشند، اما همچنان سبک فیلمسازی خاص او را به نمایش میگذارند و اغلب آنها هم در نیویورک ساخته میشوند.
این فیلم درباره چهاردهمین دالایی لاما است که رهبر سیاسی و معنوی تبعیدی تبت بود و اسکورسیزی را به طور کامل از منطقه امن خود خارج کرد. این فیلم بدون هیچ ستاره سرشناس سینمایی، به سختی ۶ میلیون دلار فروش کرد و بودجه ۲۸ میلیون دلاری داشت.
Bringing Out The Dead (1999)
روی کاغذ، مارتین اسکورسیزی کارگردان و نیکلاس کیج بازیگر نقش اصلی فیلم هستند. به خصوص در دهه ۹۰ میلادی که فیلم سازی کینتیک اسکورسیزی و بازی عجیب و غریب کیج در کنار هم به خوبی پیش می رفت. و این موضوع با “Bringing Out The Dead” به آزمون گذاشته شد؛ یک درام روانشناختی درباره یک پیراپزشک که در اوج است، اما ممکن است مخاطب چندانی نداشته باشد.
این فیلم با بودجه باورنکردنی ۵۵ میلیون دلاری، تنها ۱۶.۸ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد. به گفته تلما شوونمیکر، ویراستار قدیمی اسکورسیزی که فیلم “Bringing Out The Dead” را نیز ویرایش کرده است، تقصیر شکست در گیشه به گردن بازاریابی است. به گزارش دن آو گیک، شوونمیکر اشاره کرد که این فیلم به عنوان یک فیلم تعقیب و گریز خودرو به بازار عرضه نشده است و اگر چیزی برای گفتن داشته باشد، کیج فکر میکند که این بهترین فیلم اوست.
Silence (2016)
سکوت جدیدترین شکست اسکورسیزی است و اگرچه فیلمی درباره دو کشیش یسوعی در سفر به ژاپن هیچ گاه نتوانست به آمار گرگ وال استریت برسد. اما این استودیو حداقل امیدوار بود که عملکردی به مراتب قوی تر از نتیجه نهایی داشته باشد. در این بین، فیلم بازاریابی کمتر شناختهشده و زمان اکران ۱۶۰ میلیون دلاری، باعث ضرر ۲۶ میلیون دلاری برای استودیو شد. که این مقدار حتی هزینه های بازاریابی را نیز در نظر نمیگیرد.
منبع: screenrant