Alice In Borderland، بازی مرگ و زندگی

سریال ژاپنی Alice In Borderland (ترجمه: آلیس در سرزمین مرزی) که این روزها بسیار پرطرفدار است، در حقیقیت رقیبی برای سریال کره‌ای معروف Squid Game است.

هردوی این سریال‌ها توسط نتفلیکس تولید شده‌اند و به خوبی طرفداران خود را پیدا کرده‌اند.

Alice In Borderland یک اثر پررنگ و هیجان‌انگیز است که قلبتان را به تپش می‌اندازد و سبک معمایی جالبی را پیش می‌برد که قطعا این روزها کمتر در فیلم‌ها و سریال‌ها پیش می‌‌آید.

با دیدن این سریال متوجه عناصری از دیگر آثار محبوب مانند 28Days Later، Sword Art Online، The Purge و حتی لایواکشن انیمه‌ها می‌شوید.

روی کاغذ شاید همه قبول داشته باشند که Alice In Borderland فقط برای فروش و رقابت با اسکویید گیم ساخته شده باشد اما در عمل اوضاع فرق دارد…

مطلب مرتبط: Squid Game Vs Alice In Borderland؛ کدام بتل رویال بهتر است؟

واقعیت این است که Alice In Borderland یک اثر قوی، با نویسندگی عالی و از نظر محتوای علمی-تخیلی بسیار خوب و برازنده است و ارزش دیدن را دارد.

خطر لو رفتن داستان کلی (نه جزئیات)

داستان Alice In Borderland

داستان کلی و محوریت ماجرا را قبلا زیاد دیده‌ایم. گروهی که در یک دنیای عجیب و متفاوت گیر کرده‌اند و حالا باید خود را با قوانین آن‌جا وفق دهند تا زنده بمانند.

قوانین هم در کل یکسان و مربوط به هر نوع بازی متفاوت است اما یک قانون کلی وجود دارد: یا بازی کن یا بمیر!

و  در ازای هر برد شما برنده‌ی ویزایی می‌شوید که می‌توانید با آن زنده بمانید.

نکته بسیار جالب بازی این‌جاست. در هر بازی، به شخصیت‌ها اعلام می‌شود که درجه سختی بازی چیست و بازی به کدام مهارت نیاز دارد و در چه سبک است؛ چگونه؟ با استفاده از ورقه‌های بازی.

و به این صورت با داشتن کارت بیشتر، روزهای بیشتری را می‌توانید زندگی کنید اما باید بازی سخت‌تری را انجام دهید.

تعداد کشته‌ها در این سریال به قدری بالاست که با دیدن هر اپیزود مرگ قبلی‌ها را فراموش می‌کنید. در حقیقت باید گفت که مرگ و کشتار و خون و رقابت یکی از مهم‌ترین ارکان Alice In Borderland هستند.

شخصیت‌هایی که با آن‌ها وارد این داستان می‌شویم، سه دوست قدیمی و صمیمی هستند: خوره‌ی بازی‌های کامپیوتری و مغز متفکر آریسو، مرد جذب‌کننده خانم‌ها کاروبه و چوتا شخصیت دنباله‌رو و احساساتی.

روند داستانی و قسمت‌ها

Alice In Borderland با 8 قسمت در هر فصل یک مینی‌ سریال محسوب می‌شود.

قسمت اول Alice In Borderland به خوبی به مقایسه دنیای قبلی و دنیایی که در آن گیر افتاده‌اند می‌پردازد تا بهتر متوجه سرزمین مرزی شویم. جایی که برای زنده ماند باید بازی کنند… بازی‌ای میان مرگ و زندگیشان.

در باقی قسمت‌ها ما شاهد معرفی باقی شخصیت‌های مهم هستیم. اوساگی، یک کوهنورد و ورزشکار حرفه‌ای که با آریسو و باقی افراد همکاری می‌کند تا زنده بماند.

هر قسمت به شرح یک بازی متفاوت می‌پردازد و در عین حال تشکیل روابط میان شخصیت‌ها و همچنین اسرار و نکاتی درباره این دنیای عجیب و کشنده را نمایش می‌دهد.

در قسمت‌های میانی ما می‌بینیم که شخصیت‌های داستان با هم ارتباط می‌گیرند و رفته رفته از میان تمام کسانی که کشته می‌شوند، جان‌سخت‌ها و شخصیت‌های کلیدی را می‌شناسیم.

داستان این سریال بسیار بر انسانیت و سطوح و جنبه‌های آن متمرکز است و رفتارهای انسان‌ها را در موقعیت‌های مختلف بررسی می‌کند.

خال‌ها و اعداد

درباره سبک هر بازی باید این نکته را به یاد داشته باشید که هر خال مختص نوع هر بازی و عدد هر ورق نشان‌دهنده میزان سختی آن است.

خشت بازی‌های مبتنی بر فکر و منطق است. پیک متمرکز بر قدرت فیزیکی و مهارت‌های جسمی است و  گشنیز بر همکاری و اتحاد متکی است.

و بازی‌های خال دل بدتر از همه آن‌ها هستند و مستقیما با قلب و احساسات افراد بازی می‌کنند و حتی شما هم همراه باقی بازیکن‌ها از ته دلتان نمی‌خواهید وارد آن‌ شوید.

 در عوض بسیاری از بازی‌های فکری  خشت وادارتان می‌کند تا شما هم برای پیروزی فکر کنید و پیشنهاد مووی21 این است که این کار را بکنید!

چیزی که Alice In Borderland را خاص می‌کند بی‌قید و بند بودن آن است. شخصیت‌های مکمل به راحتی می‌میرند و جایگزین می‌شوند. شخصیت‌هایی که فکر می‌کنیم دوام می‌آورند می‌میرند و کسانی که آرزوی مرگشان را می‌کنیم، نمی‌میرند.

گاها استراتژی شخصیت‌ها حتی مخاطبان را نیز فریب می‌دهند و این باعث می‌شود شخصیت‌ها و مخمصه بزرگشان را بهتر درک کنیم.

همه‌ی این‌ها در کنار سبب به وجود آمدن صحنه‌های بسیار دراماتیکی شده‌اند. البته در کنار این، باید قدردان موسیقی و صداگذاری فوق‌العاده آن هم باشیم.

نکته به خصوص که شاید دل همه‌ی بینندگان را خون کرده است این است که نمی‌توان به شخصیتی به جز دو شخصیت اصلی دل سپرد. هرگاه ممکن است در حین ناباوری شخصیت موردعلاقه‌مان را از دست بدهیم و این واقعا ناراحت‌کننده بود.

و این موضوع را حتی در فلش‌بک‌های داستان نیز داریم. زمانی که شخصیت‌ها نیز متوجه می‌شوند نباید به کسی وابسته باشند، چیزی که در Alice In Borderland حرف اول را می‌زند.

سخن پایانی

در پایان می‌توان گفت که شاید در نگاه اول داستان تکراری و فضای مشابهی با دیگر آثار را حس کنید، اما اگر به ژانر علمی-تخیلی و دلهره‌آور علاقه دارید، Alice In Borderland گزینه مناسبی برای دیدن است.

الهامی از نقد و بررسی The Review Geek