انیمیشن Elemental (المنتال یا بنیادین) به کارگردانی پیتر سون، یک کمدی عاشقانه است که انتقادهای زیادی را به همراه داشته است. این انیمیشن حاصل همکاری دیزنی و پیکسار است و توانسته‌است در باکس آفیس جایگاه نسبتا خوبی برای خود به دست آورد.
با مووی21 همراه باشید تا علاوه بر پوشش اخبار داغ سینمایی به نقد و بررسی انیمیشن Elemental بپردازیم.
تحسین و نقدی بر پیکسار
Isaac Feldberg در Roger Ebert از پیکسار به عنوان استودیویی شکست‌ناپذیر یاد کرده است. پیکسار با انیمیشن‌های سینمایی هوشمندانه، جذاب و درخشان خود، قلب بینندگان را لمس و تخیل آن‌ها را برمی‌انگیزد.
این استودیو بزرگترین نام‌های عرصه انیمیشن مانند Toy Story و Ratatouille و Up وInside Out را در کارنامه خود دارد. اما در سال‌های اخیر شاید به آن اندازه قوی عمل نکرده است و استانداردهای گذشته را ندارند و این موضوع قلب طرفداران و منتقدان را می‌رنجاند.
پیکسار تمرکز خود را بر تکرار بزرگترین پروژه‌های موفق خود و ساخت دنباله‌های آن گذاشته بود و توانست بینندگان را با Toy Story 4 و Incredibles 2 و Lightyear تا حد خوبی راضی نگه دارد.
مطلب مرتبط: رتبه‌بندی قسمت‌های داستان اسباب بازی
اما باقی پروژه‌های اورجینال و اصلی‌اش به طرز عجیبی بر شخصیت‌هایی تمرکز داشته است که به حیوانات تبدیل می‌شوند. (عجیب است، نه؟) هر سه انیمیشن پرفروش Soul و Luca وTurning Red بر این اساس نوشته شده‌اند.
حالا با همکاری دیزنی ( آخرین فعالیت سینمایی-انیمیشنی دیزنی مربوط به سال 2006 است.) انیمیشنی به نام Elemental خلق کرده است که با وجود بازخوردهای نسبتا مثبتش، استانداردهای شاهکارهای پیکسار را به حد نصاب نرسانده است.
مطلب مرتبط: دنباله Toy Story و Frozen و Zootopia ساخته خواهد شد!
خطر لو رفتن داستان در ادامه متن
درباره انیمیشن Elemental و داستان آن
همان‌طور که گفتیم کارگردانی این انیمیشن بر عهده پیتر سون است. او تهیه‌کننده و طراح در جست وجوی نمو و همچنین انیماتور انمیشن‌هایی مانند شگفت‌انگیزان، وال-ای و بالا و کارگردان انمیشن دایناسور خوب است.
داستان انیمیشن Elemental در شهری شبیه به زوتوپیا و به نام المنت اتفاق می‌افتد؛ با این تفاوت که ساکنین همگی عناصر اصلی یعنی آب، خاک، هوا و آتش هستند.
عنصرهای آب، هوا و خاک همگی در کنار هم زندگی می‌کنند و مانند شهروندان یک شهر عادی، زندگی مسالمت‌آمیزی دارند اما عناصر آتش، بنابر ویژگی‌هایشان، محله‌ای جدا برای خود دارند که شکلی آتشفشانی دارد و به شکل تلخی از باقی مردم طرد شده‌اند.
شخصیت اصلی داستان، امبر، به همراه پدر و مادرش در کودکی از محله آتش به شهر بزرگ المنت مهاجرت می‌کنند و امبر در آن‌جا بزرگ می‌شود. او همیشه سعی دارد باعث سربلندی و افتخار پدر و مادرش باشد و همین موضوع از او یک شخصیت قوی ساخته است.
پدر امبر، آقای برنی، فروشگاهی را اداره می‌کند و آرزو دارد روزی دخترش بتواند جای او را بگیرد. او همیشه مراقب امبر است و به او گوشزد می‌کند که عناصر مختلف نمی‌توانند باهم ترکیب شوند.
روزی لوله‌ی فروشگاه می‌ترکد و سر و کله‌ی فردی به نام وید که از عنصر آب است در فروشگاه آن‌ها پیدا می‌شود و اولین ملاقات امبر و وید رقم می‌خورد. فروشگاه پلمپ می‌شود و مشکلات زیادی در این میان برای امبر به وجود می‌آید.
ترکیدگی لوله فروشگاه، وید و امبر را متوجه نشتی مرموزی می‌کند که مستقیما به محله آتش منتهی می‌شود و آن دو با تمام اتفاقاتی که بینشان رقم خورده است، برای پیدا کردن منبع این مشکل با هم همکاری می‌کنند.
اما داستان اصلی انیمیشن Elemental داستان عشق میان وید و امبر است. امبری آتشین که استعدادش در تبدیل کردن ماسه به شیشه است و ویدی که به آرامی و خون‌سردی آب است.
نقد و بررسی انیمیشن Elemental
قبل از هر چیزی باید گفت که شاید این انیمیشن 1 ساعت و 42 دقیقه‌ای به خوبی آثاری مانند داستان اسباب‌بازی، کوکو یا شگفت‌انگیزان نباشد، اما شیرینی صحنه‌های خلق شده در انیمیشن المنتال، آن‌قدری هست که بتوان برای لحظات خوبی که خلق می‌کند، از کم‌کاری‌ها گذشت. با این حال در ادامه به شرح نقدهایی می‌پردازیم که بر این اثر وارد است.
دنیای خلق شده درباره عناصر، جذاب اما توسعه‌داده نشده است. داستان حول محور عشق میان دو شخصیت اصلی داستان می‌گردد اما چیزی ک بینندگان را کنجکاو می‌کند، جدایی میان عناصر و زندگی آنان در کنار یکدیگر است.
با فریز و متوقف کردن صحنه‌هایی از شهر می‌توان جزئیات جالبی را مشاهده کرد، مادران آتشین که در باربیکیو درحال به دنیا آوردن فرزندانشان هستند، عناصر خاک که به شکل درختان متحرک هستند و درحال درو کردن میوه‌هایشان هستند و آکواریم‌های بزرگ در برج‌های لوکس به عنوان سالن نشیمن.
همه‌ی این جزئیات اگر بیشتر به آن پرداخته می‌شد می‌توانست جذابیت بیشتری برای مخاطبین ایجاد کند.
نکته‌ی قابل توجه و ناراحت‌کننده در این انیمیشن پرداختن به اختلاف طبقاتی و نگاه نژادپرستانه در غرب است. مردم عنصر آب در رفاه کامل، زندگی بی‌دغدغه و خوبی دارند که نماد زندگی مردم سفید پوست است و مردم عنصر آتش، شبیه مهاجران مناطق آسیایی و خاورمیانه هستند و زندگی آسانی ندارند. حتی لهچه بسیاری از نژادها را می‌توان در صحبت‌هایشان شنید؛ از لهجه ایرانی تا ایتالیایی و هندی.
سیدهانت ادلاکها در IndieWire درباره انیمیشن Elemental نوشته است:
سوای بر جهان‌سازی اشباع و گیج‌کننده، انیمیشن المنتال لحظات مطلوب و جذابی دارد و این درحالی است که عمق داستان این اثر مرتبط با زندگی مهاجران نیست و در دراماهای شخصی متمرکز است.
جردن مینتزر، منتقد The Hollywood Reporter نوشته است:
اگر استودیوی پیکسار ریسک‌های بیشتری در داستان‌سرایی‌هایش انجام می‌داد، می‌توانست اثری همانند برخی از بهترین‌های خودش ارائه دهد. با این حال، همه عناصر آشنا به نظر می‌رسند (تکراری هستند) و این اثر آن تأثیرگذاری لازم و ملموس را ندارد.
منابع دیگر:
