برخی از جذابترین فیلمهای کمیک بوکی، سینماتوگرافی فوقالعادهای دارند که چشم مخاطب را به صفحه نمایش خیره میکنند. در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم.
چه کسی میگوید فیلمهای کمیک بوکی نمیتوانند شاهکارهای فیلمسازی باشند؟ فقط به این دلیل که شخصیت اصلی شنل به تن میکند دلیل نمیشود که از بهترین فیلم آن سال کمتر باشد. فیلمهای کمیک بوکی معمولا به عنوان سرگرمیهای بیهوده مورد بیتوجهی فیلمسازان قرار میگیرند و شاید هیچ جنبهای از این فیلمها برایشان دیده نشود.
سینماتوگرافی هنر عکاسی از تصاویر متحرک و چیزی فراتر از نورپردازی و زاویه دوربین است. فیلمبرداری خوب میتواند مخاطبان را به دنیایی که فیلمسازان خلق میکنند جذب کند. مانند هر فیلم دیگری، فیلمبرداری یک فیلم کمیک بوکی میتواند متوسط یا بالاتر باشد.
۱۰/۱۰
Wonder Woman
از بسیاری جهات، واندر وومن، یکی از بهترین فیلمهای دیسی تا به امروز است. این فیلم که در زمان جنگ جهانی اول رخ میدهد، داستان دایانا را دنبال میکند که برای جلوگیری از جنگ تمیسیرا را ترک میکند.
خیرهکنندهترین صحنه از نظر بصری در نیمه فیلم زمانی اتفاق میافتد که دایانا No Man’s Land سفر میکند تا سنگر دشمن را تسخیر کرده و روستای مجاور را آزاد کند. این سکانس نه تنها از نظر بصری در فیلم قابل توجه است، بلکه مهمترین سکانس در مورد شخصیت دایاناست و نشان میدهد که یک سکانس وقتی همه عناصر فیلمسازی با هخم هماهنگ شود، تا چه اندازه موثر میتوان باشد.
۹/۱۰
Guardians of the Galaxy Vol II
جیمز گان کارگردانی است که به داشتن سبک بصری منحصربهفردی در دنیای MCU مشهور است. گان باید این دنیا را در فیلم اول ایجاد میکرد اما در فیلم دوم واقعا نیاز به کشف آن داشت.
این فیلم پر است از شاتهای نفسگیر از اولین ورود نگهبانان به سیاره اگو گرفته و شکست راکت، گروت و یوندو، تا نبردهای حماسی با هیولاهای فضایی. مطمئنا بودجه بیشتر کمک میکند، اما همیشه تضمین برتری نمیباشد. این فیلم از نظر بصری فوقالعاده جذاب است و حتی نامزد بهترین جلوههای بصری در نودمین دوره جوایز اسکار شد.
۸/۱۰
Black Panther
شکی نیست که حجم عظیمی از جزئیات در این فیلم به چشم میخورد، از لباس گرفته تا طراحی صحنه و درجهبندی رنگها که همگی به طرز شگفتانگیزی ثبت شدهاند برای ضیافت دادن چشمها.
سبک بصری منحصربهفرد این فیلم ریشه در فرهنگ واقعی آفریقا با کمی جادوی مارول دارد که واکاندا را به پر جنب و جوشترین محیط در MCU تبدیل کرده. در حالی که سکانسهای تعقیب و گریز ماشین در خیابان های بوسان هیجانانگیزترین سکانسهای فیلم به شمار میروند، سکانسهای مربوط به پدر مرحوم تیچالا بدون شک زیباترین سکانسهای فیلم هستند.
۷/۱۰
Batman V Superman
حتی بزرگترین منتقدین زک اسنایدر هم باید اعتراف کنند که کارگردان حس سبکی قویای دارد و فیلمهای خیرهکنندهای میسازد. باز هم بزرگترین نقدی که به او میشود این است که معمولا سبکی که میسازد بیش از حد مادی است؛ چیزی که بتمن علیه سوپرمن نیز از آن تبعیت میکند.
این فیلم از آنجایی که اولین فیلمی بود که نمادینترین شخصیتهای کمیک را به تصویر میکشید، حواشی و انتظارات زیادی پیرامون خود داشت. در بیشتر موارد، فیلم افتضاح عمل کرده بود و تنها جایی که کیفیت قابل قبولی داشت این بود که کاملا چشمنواز بهنظر میرسید.
۶/۱۰
Thor: Ragnarok
سومین فیلم از سری فیلمهای ثور، دنیای ثور را به طور کامل بازسازی کرد. از پالت تیره و خاکستری دو فیلم اول گرفته تا فیلمی که رنگ و نشاط را به نمایش میگذارد.
ترکیب جلوههای بصری درخشان، موسیقی متن عالی و دیالوگهای عجیب و غریب بود که ثور: راگناروک را به یکی از منحصربهفردترینها در تمام MCU تبدیل کرد. ورود رعدآسای ثور زیباترین جلوه این فیلم بود.
۵/۱۰
Doctor Strange
دکتر استرنج استاد جلوههای بصری و یک فیلم برجسته برای سینماست. اگر تا به حال یک فیلم نیاز بود که استدلال بیاورد تا بیننده را به سینما بکشاند، این فیلم نیازی ندارد.
این فیلم در مورد جلوههای بصری مرزهای آنچه که مخاطبان فکر میکردند را جابجا کرد. اتفاقات بسیاری رخ میدهد که چشم مخاطب را میرباید. تماشای این فیلم لذتبخش است.
۴/۱۰
Logan Noir
این فیلم از وسترنهای کلاسیک و فیلمهای نوآر الهام گرفته و آنها را با هم ترکیب میکند تا یکی از بزرگترین فیلمهای کمیک بوکی تمام دوران باشد. در حالی که نسخه اصلی در نوع خود شگفتانگیز است، نسخه سیاه و سفید با نام لوگان نوآر حقیقتا چیز دیگری است.
متیسون استاد هنر است. او یک فیلمبردار است که چندین جایزه اسکار برده و بر روی برخی از بزرگترین فیلمهای هالیوود از گلادیاتور گرفته تا هانیبال کار کرده است و لوگان ممکن است بهترین کار او باشد. برخی از شاتهای این فیلم واقعا شگفتانگیز هستند.
۳/۱۰
Sin City
این فیلم بر اساس رمان گرافیکی به همین نام نوشته فرانک میلر ساخته شده که در کنار روبرت رودریگز، ویراستاری و سینماتوگرافی شده. رودریگز امروزه یکی از قابل احترامترین فیلمسازان است که سبکی بینظیر و حس کارگردانی منحصربهفردی در این فیلم به نمایش گذاشته است.
سین سیتی یک کمیک است که به بهترین شکل ممکن به شکل فیلم در آمده. از نظر بصری، دقیقترین فیلم کمیک بوکی است که وجود دارد.
۲/۱۰
Spider-Man: Into The Spider-Verse
مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی یک فیلم کامپیوتری-انیمیشنی است که CGI را با انیمیشنهای دستی ترکیب و به یکی از منحصربهفردترین فیلمهای بصری تبدیل کرده. این فیلم واقعا باعث میشود مخاطبان حس کنند وارد یک کمیک بوک شدهاند.
داستان فیلم از جایی شروع میشود که مایلز مورالز تبدیل به مرد عنکبوتی جدید میشود و به دیگر مرد عنکبوتیهای جهانهای موازی میپیوندد تا دنیای خود را از دست کینگپین نجات دهد. این فیلم در میان منتقدان، توسط داستانپردازی جذاب، دیالوگهای عالی و انیمیشن قابلتوجه شناخته میشود. این فیلم توانست جایزه اسکار بهترین انیمیشن را از آن خود کند. این اولین انیمیشن برنده جایزه اسکار در هفت سال گذشته بود که متعلق به دیزنی یا پیکسار نبود.
۱/۱۰
Batman همیشه روی صحنه جذاب بهنظر میآید
شاید کمی عجیب بهنظر بیاید، اما هر سه سری از بتمن شایسته تقدیر است. از زیباییشناسی گوتیک فیلمهای برتون گرفته و نسخههایی که نولان ساخته تا برداشت خشن و واقعگرایانه مت ریو. بتمن همیشه در فیلمها عالی ظاهر شده و برخی از نمادینترین لحظات سینما را خلق کرده.
فیلمبرداران هر سه سری نامزد جایزه اسکار شدند و هر یک سبک منحصر به خود را دارند تا طرفداران تنها با یک چرخش دوربین بتوانند سری را تشخیص دهند. نمیتوان گفت کدام سری بهتر است و هر یک به نوبه خود کاری عالی انجام دادهاند.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا فیلمهای دیگری میشناسید که لایق قرارگیری در این لیست باشند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!
منبع: CBR