حدود ۹۷ درصد از بازاریابان ادعا می کنند که فیلم های مربوط به بازاریابی با افزایش درک مشتری از محصول یا خدمات خود از طریق جلوه های بصری آن، شناخت برند را بهبود بخشیدهاند. به گفته ۷۶ درصد از تبلیغ کنندگان، فیلم های مربوط به بازاریابی درآمدشان را افزایش دادهاند. به گفته ۸۰ درصد از پاسخ دهندگان، فیلم های بازاریابی میزان زمانی را که مردم برای خرید صرف می کنند، افزایش دادهاند. قرار است به معرفی فیلم سینمایی مارکتینگ و تبلیغات بپردازیم. با مووی 21 همراه باشید.
بازاریابی محتوای ویدیویی، برقراری ارتباط با ارزش های اصلی شرکت را آسان می کند. زمانی که شما اطلاعات مفید را از طریق ویدئو در اختیار افراد قرار می دهید، طبیعتا آن ها به سراغ شما خواهند آمد نه به روش های دیگر.
Will Success Spoil Rock Hunter? (1957)
این کمدی سرزنده، تونی رندال را به عنوان یک نویسنده تجاری تلویزیونی که شرکت تبلیغاتی اش در حال از دست دادن بزرگ ترین مشتری خود است، به تصویر می کشد. فیلم با مونتاژ تبلیغات تلویزیونی جعلی برای محصولاتی مانند یک شامپوی گران قیمت شروع می شود که باعث ریزش موهای شما از ریشه می شود.
Lover Come Back (1961)
مرد آگهی دهنده که در تلاش برای اختراع چیزی برای فروش است، یک شیمیدان قلابی را استخدام می کند تا هر چیزی که قرار است باشد را جعل کند، در حالی که یک مدیر زن را از یک آژانس رقیب فراری می دهد. این فیلم که پر از هویت اشتباه، اتفاقات عجیب و غریب و یک مشت شوخی های رکیک است، مانند اپیزودی از Mad Men همانند افسردگی و اعتیاد به الکل است.
Putney Swope (1969)
رابرت داونی سنیور این هجویه ضدفرهنگی را درباره یک مرد سیاه پوست تنها در هیات اجرایی یک شرکت تبلیغاتی نوشت و کارگردانی کرد که به طور تصادفی توسط اعضای سفیدپوست در جریان یک انتخابات محرمانه مسئول شد. در نهایت دولت آمریکا متوجه می شود و این شرکت را تهدیدی برای امنیت ملی اعلام می کند. این فیلم که سیاه و سفید است تبلیغات تلویزیونی ظالمانهای را نشان می دهد.
Agency (1980)
یک فیلم نامه نویس قهرمان (چیزی نیست که زیاد آن را بشنوید) متوجه می شود که آژانس تبلیغاتی که برای آن کار می کند، از تکنیک های فرعی برای شستشوی مغزی مردم برای حمایت از نامزد شوم ریاست جمهوری استفاده می کند.
The Incredible Shrinking Woman (1981)
این آپدیت طنزآمیز از رمان علمی – تخیلی کلاسیک ریچارد ماتسون، لی لی تاملین را به عنوان یک زن متوسط آمریکایی نشان می دهد که قرار گرفتن طولانی مدت او در معرض مواد شیمیایی خانگی باعث می شود که او به معنای واقعی کلمه از نظرها محو شود. چارلز گرودین نقش مدیر اجرایی تبلیغات او را بازی می کند، مردی که آنقدر مشغول تبلیغ محصولات برای مصرف کنندگان است که به سختی متوجه می شود همسرش به اندازه یک عروسک باربی شده است.
Looker (1981)
این فیلم که توسط مایکل کریچتون نوشته و کارگردانی شده است، بسیاری از موضوعات مشابه را در خود جای داده است. آلبرت فینی در نقش یک جراح پلاستیک به نام بورلی هیلز بازی می کند. او گمان می کند یک شرکت تبلیغاتی مرموز در حال کپی برداری دیجیتالی از مدل های زیبای مد و سپس کشتن آن ها است. فینی که به اشتباه به قتل متهم شده است، نقشه پیچیده ای را برای هیپنوتیزم مصرف کنندگان در خرید محصولات با استفاده از تصاویر مخفی در تلویزیون آشکار می کند.
Cujo (1983)
تنها استفن کینگ می تواند داستانی به این تکان دهندگی بنویسد. یک مدیر تبلیغات بی گناه وقتی مشتری غلات صبحانه اش دچار مشکل می شود، خود را به دردسر می اندازد. به نظر می رسد که یک دسته از رنگ های خوراکی قرمز باعث استفراغ کودکان می شود. که به نظر می رسد خونی باشد، اما در واقع فقط یک رنگ بی ضرر است. آیا قهرمان ما می تواند مشکل را حل کند و اعتماد مردم را دوباره به دست آورد، یا برندش به یک عامل گم شده بدل می شود؟
How to Get Ahead in Advertising (1989)
یکی از عجیب ترین فیلم های دهه 80، این فیلم است. ریچارد ای گرانت بی نظیر به عنوان یک مدیر تبلیغاتی آشفته از نظر عاطفی است که بحران وجدان را در مورد اخلاق حرفه ای خود ایجاد می کند. کارگردانی و نویسندگی بروس رابینسون فیلمساز انگلیسی، این کمدی سیاه درخشان را موفق ساخته است.
Crazy People (1990)
زمانی که یک مدیر تبلیغاتی بیش از حد کار می کند، شروع به ایجاد کمپین هایی می کند که از صداقت بی رحمانه برای تبلیغ محصولات خود استفاده می کنند. مردم به طور مطلوب به تبلیغات پاسخ می دهند و تبلیغات به یک موفقیت شگفت انگیز تبدیل می شوند. این فیلم لحظات خندهدار زیادی دارد که ارزش تماشا را دارند.
What Women Want (2000)
“مل گیبسون” که در یک شرکت تبلیغاتی در شیکاگو مشغول به کار است، پس از برق انداختن خود در وان حمام، توانایی معجزه آسایی در خواندن ذهن زنان به دست می آورد. گیبسون با قرار دادن قدرت تازه کشف شده خود در اتاق خواب، مجموعه ای از کمپین های تبلیغاتی را طراحی می کند که روی امیدها و ترس های زنان سرمایه گذاری می کنند.
The Greatest Movie Ever Sold (2011)
“مورگان اسپورلاک”، مستندساز، هفت سال پس از ساخت فیلم بزرگش، دوربین های خود را بر دنیای تبلیغات کافکا متمرکز کرد. نکته جالب تر این است که خود فیلم به صورت هدفمند با حمایت مالی شرکت ها تامین مالی شده است. از نظر فنی، عنوان فیلم از این قرار است: بزرگ ترین فیلم تاریخ سینما، از آنجا که شرکت پخش کننده ناشناس مبلغ قابل توجهی را برای ارائه نام تجاری خود در بالا پرداخت کرده است.
Passion (2012)
بازگشت برایان دی پالما به ژانر هیجانی شهوانی در واقع دو فیلم در یک ژانر است. اولی یک کمدی سیاه شیک در مورد مدیران تبلیغاتی است که از پشت به یکدیگر چاقو می زنند تا جلو بروند. دومی یک فیلم ترسناک سورئال در مورد یک گردن بند روانی نقابدار برای گرفتن انتقام است. ابوالهول سوئدی نومی راپاس نقش یک کپی کار موذی را بازی می کند که رئیس قلابی اش برای تبلیغات پربیننده اش اعتبار کسب می کند.
منبع: nsouly