رسانه فیلم بیش از 100 سال پیش اختراع شده است، و به جرات می توان گفت که از زمان آغاز به کار هر سال، تعداد زیادی فیلم بزرگ (یا حداقل مهم) اکران شده است. با معرفی بهترین فیلم های سال 1954 همراه باشید.
10. Samurai I: Musashi Miyamoto
برای تقریباً یک دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم، نیروهای آمریکایی اشغالگر ژاپن گنجاندن برخی چیزها از جمله سامورایی ها را در فیلم های این کشور ممنوع کردند. سال 1954 به عنوان سالی قابل مشاهده است که چنین محدودیتهایی به خوبی و واقعاً از بین رفتند، و به فیلمسازان ژاپنی این امکان را میدادند که آزادانه و بدون ترس دوباره فیلمهای سامورایی محور بسازند.
مطلب مرتبط: رتبهبندی بهترین فیلم های توشیرو میفونه
یکی از این فیلم ها، Samurai I: Musashi Miyamoto بود، اولین قسمت از یک سه گانه با بازی توشیرو میفونه در نقش موساشی میاموتو، مردی که با آموزش برای تبدیل شدن به یک سامورایی به دنبال ارتقای جایگاه خود در جامعه بود. میفونه بهویژه برای بازی در فیلمهای سامورایی (اغلب آنهایی که توسط آکیرا کوروساوا کارگردانی میشوند) شناخته شده بود.
9. Dial M for Murder
آلفرد هیچکاک دو فیلم نمادین را کارگردانی کرد که در سال 1954 اکران شدند و در هر دو گریس کلی نقش آفرینی کرد. اولین فیلم، Dial M for Murder بود که کمی از فیلم دیگر پایینتر قرار دارد، ولی این به این معنی نیست که فیلم بدی است! فقط به خوبی فیلم دیگری که به زودی از هیچکاک در سال 1954 اکران می شود نیست.
داستان فیلم Dial M for Murder مردی را دنبال می کند که پس از مشکوک شدن به خیانت همسرش تلاش می کند تا همسرش را به قتل برساند. این فیلم روند خوبی دارد، و در طول اثر همچنان جذاب و خلاقانه باقی می ماند. این اثر از بهترین فیلم های سال 1954 است.
8. A Star is Born
A Star is Born داستانی کلاسیک را روایت میکند. از این داستان چهاربار فیلم های متفاوتی ساخته شده است.
این نسخه که جودی گارلند و جیمز میسون را در خود دارد و آنها در بهترین فیلمهای خود بازی میکنند، احتمالاً بهترین ورژن از این چهار فیلم است و همچنین یکی از بهترین فیلمهای موزیکال تاریخ است.
7. Sansho the Bailiff
کنجی میزوگوچی، فیلمساز ژاپنی، که یکی از بهترین فیلم های سال 1939 را کارگردانی کرده است، در سال 1954 سانشو بالیف، نمادین ترین فیلم خود را ساخت. این اثر یکی از چندین فیلم پرمخاطب ژاپنی در آن سال است که صنعت فیلم این کشور را در معرض دید مخاطبان بینالمللی قرار داد، و با این داستان غم انگیز درباره جدایی خانوادهای در ژاپن قرون وسطایی، بینندگان را در سراسر جهان متاثر کرد.
مطلب مرتبط: رتبهبندی فیلم های گرگ تنها و توله
متأسفانه، میزوگوچی در 58 سالگی در سال 1956 از دنیا رفت و سانشو بالیف را به یکی از آخرین فیلمهای او تبدیل کرد. این اثر در نهایت بهعنوان بهترین فیلم حرفهای کارگردانی موفق او شناخته میشود، و همچنان جذاب و به طرز غیرقابل انکاری قدرتمند است.
6. Johnny Guitar
وسترن ژانری است که تمایل دارد تحت سلطهی قهرمانان مرد باشد، و این به ویژه در اواسط قرن بیستم صادق بود، زمانی که اکثر وسترن های آمریکایی چندان رادیکال نبودند. این امر چیزی شبیه به جانی گیتار را متمایز می کند.
آنتاگونیست اصلی فیلم نیز یک زن است: اما اسمال (مرسدس مک کمبریج)، که رقابتی با وین دارد که در نهایت تمام شهر آنها را در هرج و مرج فرو می برد. این اثر یک فیلم منحصر به فرد و جالب است و برای هرکسی که می خواهد یک وسترن کلاسیک را ببیند که در آن بهطرز تحسینبرانگیزانهای تابوهای جنسیتی را شکسته است، مناسب است.
5. La Strada
La Strada یکی از تحسینشدهترین فیلمهای فدریکو فلینی است و همچنین میتوان گفت تلخترین فیلم اوست. در فیلمهای مختلف فلینی میتوان کمی از تجسمهای سورئال با چاشنی کمدی پیدا کرد، ولی این فیلم داستانی بسیار جدی درباره سختیهایی که یک زن جوان با آن مواجه میشود، ارائه میکند. زنی که مجبور میشود با یک مرد بدسرپرست سیرک ازدواج کند.
فلینی مانند بسیاری از فیلمهای قبلیاش، همسرش جولیتا ماسینا را به عنوان نقش اصلی انتخاب کرد و او با موفقیت در نقش شخصیتی دلسوز و غمانگیز بازی میکند که پیوسته در جستجوی راهی برای خروج از زندگیای است که در آن گیر افتاده است. این اثر از بهترین فیلم های سال 1954 است.
4. Godzilla
اولین فیلم (و برخی میگویند بهترین) در مجموعه طولانیمدت گودزیلا در سال 1954 منتشر شد. و برای همیشه ژانرهای علمی تخیلی و ترسناک را تغییر داد. برخلاف بسیاری از دنبالههایش، گودزیلای اصلی یک فیلم غمانگیز است. گودزیلا نیرویی غیرقابل توقف است که قصد دارد ویرانی ناشی از تسلیحات هستهای که در پایان جنگ جهانی دوم بر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی رها شده است را نشان دهد.
خود گودزیلا در اینجا با هیولاهای دیگری درگیر نمیشود، بلکه طرح داستان حول محور پرسنل ارتش و دانشمندان مختلف میچرخد که سعی میکنند جلوی هرج و مرج ایجادشده توسط این هیولا در ژاپن را بگیرند.
3. Rear Window
Dial M for Murder ممکن بود پس از اکران جهان را به آتش بکشد. اما دومین فیلم آلفرد هیچکاک در سال 1954، پنجره عقب، در باکس آفیس بسیار موفق تر بود. از نظر انتقادی، این فیلم معمولاً بهعنوان یکی از بهترین تلاشهای کارگردانی هیچکاک در نظر گرفته میشود. که با توجه به مجموعه آثار گسترده و ثابت او، واقعا هم همینطور است.
مطلب مرتبط: بهترین فیلم های رازآلود
سادگی داستان پنجره عقب بخشی از دلیل این است که چرا فیلم خوبی است. زیرا تمرکز آن بر یک عکاس مجروح است که در آپارتمان خود خانهنشین شده است. و زمان زیادی را صرف مشاهده همسایگان خود می کند، که از قضا یکی از آنها ممکن است یک قاتل باشد.
2. On the Waterfront
On the Waterfront با شایستگی برنده جایزه بزرگ اسکار شد و هشت جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم را به خانه برد. این اثر یک درام جنایی است که در آن یک مرد در برابر فساد در اتحادیه هایی که عملاً اسکله های ساحل نیوجرسی را اداره می کنند، می ایستد.
این فیلم اصیل و واقع گرایانه است. این اثر بدون شک جایگاه مارلون براندو را به عنوان یکی از بزرگان بازیگری در تمام دوران ها تثبیت کرد.
1. Seven Samurai
هفت سامورایی بدون شک بهترین فیلم آکیرا کوروساوا است که تا به حال ساخته شده است. این فیلم تقریباً به خوبی فیلمهای اکشن است. به طرز ماهرانهای داستانی سرراست و در عین حال حماسی را در مدت زمان 3.5 ساعت بیان میکند. و در عین حال همه چیز را هیجانانگیز و جذاب نگه میدارد.
مانند Samurai I: Musashi Miyamoto، از بازی جذاب توشیرو میفونه نیز بهره برد. و اکشن وحشیانه و داستان احساسی فیلم نشان می دهد که ژانر سامورایی پس از جنگ جهانی دوم به خوبی و واقعاً بازگشته است.
منبع: Collider