یک فیلم ترسناک خوب، تا حداقل 30 دقیقه اول شما را به بازی میگیرد و اجازه نمیدهد متوجه شوید که داستان واقعا از چه قرار است.Fresh دقیقا به همین صورت عمل کرده است.
هرچند از یک فیلم ترسناک-تریلر انتظار میرود که در طول فیلم نیز شما را بترساند، اما در Fresh، شما بعد از تماشای فیلم، از انسانهای جدید اطرافتان خواهید ترسید.
بنا بر این، با این حال که فیلم ژانرهای بسیاری را دارا است اما به لطف شخصیت منفی اما کاریزماتیک و جذابش، میتوان آن را فیلمی ترسناک تلقی کرد.
با مووی21 همراه باشید تا به نقد و بررسی این فیلم بپردازیم.
خطر لو رفتن داستان در ادامه متن
داستان از چه قرار است؟
قرار گذاشتن آنلاین به راحتی آب خوردن است. اگر سریال Catfish از MTV را دیده باشید یا خودتان تجربه یک قرار فاجعه را داشته باشید این بخش از داستان را از قبل میدانید. بخش اول فیلم Fresh بیشتر به نمایش روابط مدرن و فراز و نشیبهایش پرداخته است.
نوا، شخصیت اول فیلم Fresh که دیزی ادگار-جونز (Where the Crawdads Sing – Under the Banner of Heaven) به ایفای نقش او پرداخته است، هم تجربهای مشابه دارد.
در دقایق اول ما شاهد روند ملاقات ناامیدکننده نوا با یک بازنده واقعی هستیم که زمینهای برای اتفاقات بعدی را رقم میزند.
و چه اتفاقی بهتر از یک مرد جذاب که دقیقا مخالف بازنده قبلی است؟ یک ایدهآل واقعی، بامزه، باهوش و از همه مهمتر، یک دکتر که ظاهرش…خب سباستین استن است!
یک نکته جالب در فیلم وجود دارد:
زمانی که اولین بار استیو و نوا یکدیگر را میبینند، نوا در قسمتی قرار دارد که بالای سرش نوشته Fresh Meats قرار دارد که به معنی گوشت تازه است. که برای استیو معنای خاصی دارد و این را در طول فیلم متوجه میشویم…
- رابطه میان خوب و بد
کارگردان به رابطه میان نوا و استیو اهمیت زیادی داده است. از ملاقات اولشان در فروشگاه که خوب و بامزه به نظر میرسد، تا ملاقاتهای بعدی، همه و همه نتیجه تلاشهای کارگردانی میمی کیو برای باورپذیر بودن این زوج جذاب در Fresh است.
نکته مهم دیگر این است که این روند به ما را متوجه میکند که چرا نوا تمام جوانب و نکات منفی و red flagها را نادیده میگیرد و حاضر است با طناب استیو به چاه بیفتد.
به سفارشات غذای ملاقاتهای اولیه هم نباید توجه کنید. گول خوردن سالاد و نخوردن گوشت حیوانات را هم نباید بخورید.
و دقیقا همین باعث میشود که زمانی که متوجه ماجرای اصلی میشویم، تعجب کنیم. ما هم قدری درگیر دلفریبی استیو بودهایم.
- در ستایش سباستین استن
مانند اکثر فیلمهایی که درباره روانیهای آدمرباست، مانند فیلم American Psycho با بازی کریستین بیل یا فیلم Misery، فیلم Fresh نیز متعلق به شخصیت منفی داستان است.
باید ذکر کنیم که استن چیزی فراتر از انجام وظیفه ارائه داده است. شخصیت به مقدار مناسبی گیرا بود و به دنبال جسمی میگشت تا او را به نمایش درآورد و سباستین استن، در این شخصیت خوب درخشید.
مقداری از این درخشش را مدیون تجربه بازی در مارول و پم و تامی تیز هست اما Fresh، به قدری بود که بتواند فیلم را برای خودش کند.
- سینماتوگرافی خوب
علاوه بر تمام اینها، Fresh یک برگ برنده دیگر نیز دارد: سینماتوگرافی خلق شده توسط پاول پوگورزلسکی!
او قبلا خود را با فیلم Midsommar با بازی فلورنس پیو، به بینندگان ثابت کرده است. در این فیلم نیز کار را تمیز و مناسب درآورده است.
- زندگی استیو و معماها
در این فیلم، ماجراهای حل نشده بسیاری وجود دارند. یکی از این ماجراها، زندگی شخصی استیو است. مخاطب پس از فهمیدن این که استیو زن و بچه دارد، کنجکاوتر میشود تا بداند داستان دقیقا چیست؟ چگونه زنش با او همکاری میکند و چرا پایش را از دست داده است؟ آیا استیو واقعا عاشق نوا شده بود؟
همه اینها بیجواب مانده است و وشاید باید این بخش از زندگی استیو از فیلم یک ساعت و 57 دقیقهای Fresh حذف میشد…
- عشق یا تلاش برای بقا؟
در اوایل فیلم ما شاهد تشکسل رابطهای زیبا میان استیو و نوا هستیم، اما رفته رفته با متوجه شدن داستان اصلی، این رابطه تبدیل به تلاش هر دو نفر برای بقای خود میشود.
نوا دیگر به دنبال شناخت بیشتر استیو نیست. استیو واقعی ذاتی متفاوت از کسی که با او ملاقات میکرد دارد. حالا نوا باید از دست او فرار کند تا بنواند زنده و سالم بماند!
- هانیبال یا استیو؟
شاید شما هم با دیدن استیو کمی به یاد شخصیت کاریزماتیک و جالب هانیبال افتاده باشید. البته استیو شخصیتی متفاوت از او دارد. سازندگان هم خیلی به پردههای پنهان شخصیتی او نپرداختهاند. ما دقیق نمیدانیم استیو چرا از این کار لذت میبرد یا نمیدانیم دچار چه مشکلات روحیای است.
- پایانی ناامیدکننده
حقیقتا از این فیلم انتظار پایانبندی بهتری داشتیم. فیلم به طرز عجیبی از تمرکز بر شخصیت نوا و استیو به یک کارگروهی عجیب تبدیل میشود که تمام تلاشهای نوا را زیر سوال میبرد.
نقدی بر فیلم Fresh
Fresh دنیایی بزرگ و جامعه هدفی وسیع را به تصویر کشیده است. شخصیتهای بسیاری در این فیلم وجود دارند که در سطحیترین ظاهر داستان قرار دارند و همین باعث میشود تا در انتهای فیلم کلی سوال بدون جواب داشته باشیم.
فیلم به ما نمیگوید آنها از کجا آمدهاند و چه داستانی پشت هر حرف، رفتار یا عملشان است. به قدری که گویی فقط شخصیت استیو و نوا مهم است و باقی، فقط جزئیاتی هستند که لازم نیست به آنها پرداخته شود.
از جمله این شخصیتها میتوان از مولی (جونیکا تی گیبز) یاد کرد. در دیالوگهای او نکاتی وجود داشت که اگر کمی بیشتر به آن پرداخته میشد، میتوانست چیزی بیشتر از یکی از مهرههای پیشرفت داستان نوا باشد.
Fresh شاید در ظهور یک فیلم با موضوعی جدید و بینظیر خوب عمل کند، اما شخصیت منفی محبوبی را در ذهن مخاطب بر جای میگذارد.
این اثر، بی نقص نیست و در عین حالی که از آن خوشتان آمده، قدری ناامیدتان میکند.
الهامگرفته شده از IGN